یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین

پسر خاک بودن افتخار لباس خاکی هاست....(یا ابو تراب(ع))

خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ

از نشانه های قدرت اوست که شما را از خاک بیافرید تا انسان شدید و به هر سو پراکنده گشتید

خیر بده..

فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ

گوسفندانشان را آب داد سپس به سایه بازگشت و گفت : ای پروردگار من، من، به آن نعمتی که برایم می فرستی نیازمندم.


دعای حضرت موسی در سوره قصص آیه 24


حاج آقا قرائتی گفتند که حضرت موسی گشنه بود و نان و غذا می خواست ولی بجاش گفت خدایا خیر بفرست


و خدا اینطور خیر  فرستاد:


یکی از آن دو زن که به آزرم راه می رفت نزد او آمد و گفت : پدرم تو رامی خواند تا مزد آب دادنت را بدهد چون نزد او آمد و سرگذشت خویش بگفت ، گفت : مترس ، که تو از مردم ستمکاره نجات یافته ای(25)

یکی از آن دو گفت: ای پدر، اجیرش کن ، که اگر چنین کنی بهترین مرد، نیرومند امینی است که اجیر کرده ای(26)

گفت : می خواهم یکی از این دو دخترم را زن تو کنم به شرط آنکه هشت سال مزدور من باشی و اگر ده سال را تمام کنی ، خود خدمتی است و من نمی خواهم که تو را به مشقت افکنم ان شاء الله مرا از صالحان خواهی یافت(27)

گفت: این است پیمان میان من و تو هر یک از دو مدت را که سپری سازم بر من ستمی نخواهد رفت و خدا بر آنچه می گوییم وکیل است(27)


1-خدا بهش هم غذا داد

2-هم همسر شایسته داد

3-هم مسکن داد

4-هم شغل 


سه اصل آرامش یعنی شب ،مسکن و همسری از جنس خودشان و همچنین غذا و شغل حلال در یک دعای صحیح بر آورده شد.


خدایا به همه شیعیانت خیر عطا فرما

گر گدا کاهل بود هم تو کرامت میکنی

نیمه ی ماه خدا شد ، ماه پیدا میشود
میرسی از راه و راه از چاه پیدا میشود


بر در این خانه حتما راه پیدا میشود
آری اینجا هم گدا هم شاه پیدا میشود


تا خدا یک جلوه بنماید حسن را آفرید
ظاهرا یک جا دوباره پنج تن را آفرید


در مسیرت هر کجا پا می نهی ،دل ریخته
بس که حسن بی حساب از آن شمایل ریخته


زود پیدا میشوی هرجا که مشکل ریخته
دور تا دور شما همواره سائل ریخته


آسمان ها را نمک پرورده ات میساختی
هر زمانی هر کجا که سفره می انداختی


خیل عشاقیم بر ما تهمت دیوانه چیست
صید تو بودن فقط عشق است آب و دانه چیست


لطف تو دریاست دیگر کاسه و پیمانه چیست
گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست 


گر گدا کاهل بود هم تو کرامت میکنی
سائلت را از کرم غرق خجالت میکنی


 چه کسی گفته که دستان شما در بند بود
لال باد آنکه بگوید صلح تو لبخند بود


صلح تو جنگ است از این حیث بی مانند بود
دشمنت هرگز نفهمیده ست ، یک ترفند بود


کربلایی را میان صلح خود طی کرده ای
این تو بودی در جمل فتنه را پِی کرده ای


هر زمانی غیر تو بر هرکه رو انداختم
زود شرمنده شدم یعنی تو را نشناختم


زندگی را برده ام چون که به تو دل باختم
در خیال خود برای تو حرم ها ساختم


عاقبت قبر تو هم دارای گنبد میشود
عاقبت روزی مدینه مثل مشهد میشود


شکر خدا که اهل دعا لطف می کنند
فرقی نمی کند، همه جا، لطف می کنند


اینجا اگر یکی دو درم را طلب کنیم
پر می کنند کیسه ی ما، لطف می کنند


تنها بفکر آبروی سایل اند پس
بی منت و بدون صدا لطف می کنند


هرگز کسی ز درگهشان ناامید نیست
وقتی بجای نقره، طلا لطف می کنند


اینها که هیچ اهل تعلق نبوده اند
فرقی نمی کند که چه را لطف می کنند


ما ریزه خوار خوان کریمانه ی توییم
شکر خدا گدای در خانه ی توییم


ما از نگاه ساده ی تو مست می کنیم
با قطره ای ز باده ی تو مست می کنیم


عطر شراب پر شده در آسمان شهر
اندر مسیر جاده ی تو مست می کنیم


گرچه حرم به حکم حرامی، حرام شد
با گنبد نواده ی تو مست می کنیم


تقدیر ماست دست تو و خانواده ات
همواره با اراده ی تو مست می کنیم


میخانه بسته نیست اگر صاحبش تویی
تا با لب گشاده ی تو مست میکنیم


شکر خدا که باده ی بسیار می خوریم
افطار را ز لعل لب یار می خوریم


 هرجا که عرصه تنگ شده اقدام کرده ای
فتنه گران طایفه را رام کرده ای


روز جمل تو یک تنه لشکر شدی و بعد
روز سپاه تفرقه را شام کرده ای


اصلا تخصص تو شکست نفاق هاست
با حرف نه که با عمل اعلام کرده ای


صلح ات کم از حماسه کربوبلا نداشت
با این حساب در عمل ایهام کرده ای


گویا خلیل هستی و داری تبر به دست
تا ضربه را حواله ی اصنام کرده ای


طوفان شده،قلب سپاه ریا زدی
از ناقه ی نفاق بپا کرده، پا زدی


خوی ات شبیه فاطمه روی ات چو مصطفی
اول پسر ز نسل بطولی و مرتضی


نامت گشایش همه ی مشکلات ماست
حاجات ما بنام حسن می شود روا


با این همه کرامت و دست خدایی ات
باید بگویم "اشهد ان الحسن…” تو را


از بخشش و عطای تو ما را همین بس است
یک رشته، نخ به ما بده از گوشه ی عبا


دولتسرای شیعه در خانه ی شماست
فیض عظیم در کف پیمانه ی شماست


 تو برکت مضاعف ماه عبادتی
چارم نفر ز آل عبا و طهارتی


وصف تو نیست، کار ادیبان سخنوران
آنسوتر از حدود کلام و عبارتی


حاجت رواست هر که در خانه تو زد
تنهاترین تجسم لفظ کرامتی


اینجا که احتیاج به عرض نیاز نیست
سایل گرفته حاجت خود با اشارتی


آخر برای قبر تو گنبد بنا کنیم
عالم به دست مرحمتت آشنا کنیم


قاسم احمدی

برکت باکری

هرکس یه نقطه جهشی داره


یه میانبر


یه سکو پرش


منم تا سوم راهنمایی بسیجی بودم ولی اسما


نماز هم نمی خوندم حتی به سن تکلیف رسیدم


آقا هم آنچنان برایم امام نبود


(چطور بسیجی بودم)

😁😁😁

تا 88 شد و اون فتنه که برای ما آغاز یک مسیر بود 

مسیری که در ابتداش نمازخون شدم 

وبعد از انتخابات و مهارت رهبری در مدیریت فتنه 


و روسیاه کردن ضد انقلاب منو عاشق خودش کرد


(به روح و به دم)

و اصلا فهمیدم سوزن بان قطار انقلاب یکی دیگس

و این شد آغاز انقلابی گریم


تا یک روز به تصادف کتاب زندگی نامه شهید باکری خوندم اسمش یادم نیست ولی روش یه جمله بود


(تا منو پاک نکردی از این دنیا مبر)

اونو هر شب خوندم تا تموم شد


ودیدم چقدر سوال برایم ایجاد شد


چقدر پایانش برایم غم انگیز


دیدم دارم گریه می کنم


چرا؟؟؟


من وارد فاز انقلاب شدم


به برکت شهید باکری 


اصلا ایشون سکو پرش من شد 

منو چند سال جلو انداخت


من دیگر باید کتاب می خوندم


و عین یک مرد وارد مطالعه و شناخت انقلاب می شدم


شعله اتش فتنه کم شد ولی خاموش نشد


منم تنها نماینده انقلاب در کلاس


وایستادم هر روز یه شبهه از خدا گرفته تا انقلاب رو باید جواب می دادم


من نماینده انقلاب شده بودم


فحش خوردم ،تحمل کردم مگر اینکه با آسد علی چیزی می گفتن جلوشون م ی ایستادم


گذشت من بخاطر این هجم از فحش و شبهه داشتم قوی می شدم(البته ممنون اون بچه هام هنوزم بهترین رفیقام هستن...شاید جو ماهواره اینا رو از انقلاب دور کرد و مسولین نالایق ولی خیلی جاها تونستیم همو قانع کنیم )


تا وارد دانشگاه شدم

*

.از اینجا به بعد رو می گذریم شاید بدونید چرا ...اگه ندونید هم بهتره

ولی خدا به راه راست هدایتشون کنه

(یه بغض فروخورده )

*

والان که ارشد رفتم

ولی حیف شد یه رفیقم که از ابتدایی با هم بودیم و خودش می گه بخاطر رفاقت با تو بسیجی شدم


از من دور شد


احمد چقدر دلم برات تنگ شده


من تورو تنها ثروت خودم می دونم در روز قیامت

(اگر کسی را به یار وصل کردی بدان یار یاری)


البته تو موفق تر از من بودی و بیشتر از من افرادو به انقلاب دعوت کردی به خاطر اخلاق خوبت

و بخاط اینکه بیشتر با بچه ها رفیق بودی


تا امروز دیدم تو هم عکس پروفایلت شهید باکری شده




مرگ بر کد خدای بعضی ها

مرگ بر استکبار 


مرگ بر آمریکا


مرگ بر تفکر آمریکایی


مرگ بر کد خدای بعضی ها





پ.ن 1:

غافل از این که خدا در همه جای ده ماست

بی نوا بی خبر از حال و هوای ده ماست

پ.ن2: بهترین شعر برای این روزهای بعضی ها

پ.ن3: روی آن کلیک کنید.



باختیم

باختیم 


بدم باختیم


طلا  تو مشتمون بود (امیدوارم هنوزم باشه)


به امید خدا


آزادی جبران کنیم

حلوا به کسی ده که محبت نچشیده

ما از تو به غیر تو نداریم تمنا

 حلوا به کسی ده که محبت نچشیده -


 صدبار اگر علقمه را فتح کنم 

هربار دوباره تشنه برمیگردم -


 کس پیش تو دم ز زور بازو نزند 

کو آنکه مقابل تو زانو نزند -


 لب تشنه ز علقمه گزشتی آری دریا که به رودخانه ها رو نزند

چقدر بد شده ام

امشب فهمیدم دیگر لایق این نیستم حتی خودم را به دروغ محب حسین (ع) بدانم

 

چقدر بد شده م من

 

خدایا تو خود از درون قلب ها آگاه ی 

تو خود مرا به اصل م برگردان

 

به سوی مسیر

 

همان مسیری که حبل المتین ش ، همه عاشقان را به هم وصل کرده

 

خدا یا تو این بار برعکس همیشه 

مرا به حسین برگردان

 

یا زهرا (س)

دلم روضه می خواد


به روح به دم

به روح به دم لبیک یا حسین (ع)

۱ ۲ ۳
بسم نعم النصیر

سرباز ابوتراب بودن افتخار لباس خاکی هاست...

خاکی باش،بسیجی...

یا علی مدد
Designed By Erfan Powered by Bayan