یا حسین
اصلا فکرش را هم نمی کردم
دعای عرفه ات هم آنقدر جانسوز باشد
دارم می سوزم...
بیچاره ام کردی وقتی ندا سر دادی:
{... محل روییدن دندانهایم،... و بار بر مغز سرم و رسایى رگهایى طولانى گردنم، و آنچه را قفسه سینه ام در برگرفته، و بندهای پى شاهرگم، و آویخته هاى پرده دلم، و قطعات کناره هاى کبدم،... خلاصه با تمام این امور گواهى مى دهم بر اینکه اگر به حرکت مى آمدم و طول روزگاران، و زمانهاى بس دراز مى کوشیدم، بر فرض که آن همه زمان را عمر مى کردم، که شکر یکى از نعمت هایت را بجا آورم نخواهم توانست، جز با منتّت که به سبب آن شکرت بر من واجب می شود، شکرى دایم و نو، و ثنایى تازه و فراهم.....}
یا حسین اگر اینجا روضه برای خود نخواندی پس چه بود که من هنوز می سوزم....
یا حسین وقتی تمام اعضای بدنت را شاهد می گرفتی، روضه ای بر دیدگانم نمایان می شد...
یا حسین شاید اینگونه مقرر گشته تا اعضای بدنت شکر و ثنای پروردگار را گویند
و اینچنین بندگی خدا را کنند
شاید از این رو ابا عبداله گشته ای...
- تاریخ : دوشنبه ۲۱ مرداد ۹۸
- ساعت : ۰۱ : ۳۲
- نظرات [ ۱ ]